فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

بدون عنوان

دوستای گلم کامپیوترم خراب شده . درستش کردم می  آم  جواب کامنتاتون رو می دم. ممنونم که بهم سر می زنید. دوستتون دارم و همیشه به فکرتونم. ...
18 آذر 1391

بدون عنوان

روز جمعه سوم آذر 8محرم: دربوشهر روز 7محرم گهواره علی اصغر درست می کنن و روز هشتم اهالی محل جمع می شن و گهواره علی اصغر (ع) رو تو کوچه های اطراف محله  دور می دن و هر خونه ای که بچه داره و نذر کرده که بچه اش رو توی گهواره بذاره .گهواره رو توی حیاطشون می برن و بچه رو توی گهواره می خوابونن و یه نفر براش لالایی می خونه . صاحب خونه هم شیرنی و یا پول نقد .هر چیزی که نذر کرده باشه به اونی که لالایی می خونه می ده . در آخر پولها یی روکه جمع کردن به بانی مسجد میدن برای خرج مراسم عزاداری. آقا جون چون بانی مسجد است.برای عزادارا ناهار درست می کنه و ظهر برای خوردن غذا به خونه آقا جون می آن . که مامان جون زحمت کشیدن پخت غذا رو می کشه.ماما...
10 آذر 1391

همایش علی اصغر(ع) روزشیرخوارگان حسینی

امروز توی بوشهر روز شیرخوارگان حسینی بود. من و فاطمه مثل هرسال در این مراسم شرکت کردیم. آخه من نذر دارم که هرسال فاطمه لباس سبز بپوشه و به این مراسم بریم. شش سال پیش من در این مراسم شرکت کردم و همون سال خیلی التماس علی اصغر (ع) کردم که به من فرزند صالح و سالمی بده . یادم می آد اون روز خیلی گریه کردم و حالم بد شد طوری که بعد از مراسم همون جا نشسته بودم و نمی رفتم . دوست نداشتم که از اون حال و هوا بیرون بیام . سال بعد من فاطمه رو باردار بودم و باز هم در این مراسم شرکت کردم با وجود اینکه استراحت مطلق بودم ولی چون نذر کرده بودم به این مراسم رفتم که از علی اصغر( ع) تشکر کنم . چون به واسطه ائمه (ع) بود که خدای مهرب...
1 آذر 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد